مدیر مسئول
افتوزنونی از غرب؛ گفتگویی با بانو الهام زینی وند
حضور اجتماعی بانوان در جامعه لر، از دیرباز ویژگی بارز این قوم بوده است و شخصیتهایی چون بی بی مریم بختیاری و بانو قدم خیر قلاوند، از برندهای ممتاز قوم لر هستند. در روزگاری که مردم ما خواسته یا ناخواسته، مسیر خودزنی و پایمالی زبان و فرهنگ مادری را پیشه کرده اند، بانویی جوان، هزاران کیلومتر دورتر از لرستان، با وجود فراهم بودن رفاه و تامین اجتماعی ممتاز در شمال اروپا، بازشکوفایی فرهنگی سرزمین مادری و کمک به همتبارانش را بر لذتهای دلچسب زندگی مدرن و مسیر متداول پشت پا زدن به هویت و فرهنگ مادری، ترجیح داده است. در کنار حس و غیرت لری این بانوی فرهیخته، آگاهی وی از وضعیت فرهنگی جامعه نوین اسکاندیناوی و اروپا که برخلاف تصور بسیاری از به ظاهر نخبگان همتبار، تکثر فرهنگی و حفظ زبان و فرهنگ مادری را لازمه توسعه واقعی میبینند، سبب شد بانو الهام زینی وند، بکوشد جامعه غالبا خودباخته و دگرشیفته لر را متوجه این درک اشتباه کند. تاسیس بنیاد فرهنگی <ویرمان لر>، ایجاد کمپینهای موفق امدادرسانی به نیازمندان و آسیب دیدگان، برگزاری مراسمهای فرهنگی در اروپا، آسیای صغیر و قفقاز با دعوت از هنرمندان لر برای شناساندن و احیای هویت و فرهنگ قوم لر، عمدتا با هزینه شخصی و البته گذاشتن حجم زیادی از زمان و انرژی، قطعا ایثار و بزرگواری ایشان را آشکار می کند. باری از روی سعادت، ریاسبا مجالی یافته است که با بانو الهام زینی وند، فعال فرهنگی لر مقیم سوئد به گفتگو بنشیند و مخاطبان را بیش از پیش با نظرات ایشان آشنا کند. در ادامه این مصاحبه را باهم مرور می کنیم:
درود بر شما، بسیار ممنون که وقتتان را در اختیار ما گذاشتید، لطفا چکیده ای از بیوگرافیتان را برای آشنایی بیشتر مخاطبین بفرمایید.
سلام وقتتان بخیر، الهام زینی وند هستم متولد سال ۱۳۶۰ در استان لرستان، فارغ التحصیل مهندسی برق از دانشگاه تهران، متاهل و به همراه خانواده مقیم کشور سوئد هستم.
لطفا از تاریخچه و چگونگی آغاز فعالیتهای فرهنگیتان برایمان بگویید.
فعالیت فرهنگی ام به صورت رسمی را از سال ۱۳۸۷ در صفحه وبلاگم در کشور اوکراین و در زمان تحصیل در مقطع دندانپزشکی شروع کردم و بعد از مهاجرت به سوئد در سال۲۰۱۶ انجمن لرهای مقیم مرکز سوئد را با نام ویرمان لر تاسیس کردم. ویر در زبان لری به معنی یاد یا خاطره میباشد و چون این واژه در بین تمام گویش ها به یک معنی بود از این واژه استفاده شد که معنای کلی انجمن همان بزرگداشت و یادمان لر بود. پس از تاسیس در چندین جشنواره و فستیوال چون جشن تابستانه تیرگان و فستیوال ملودی و شب فرهنگها در استکهلم و دیگر شهرهای سوئد چون اوپسالا اجرای برنامه داشتیم .همچنین همایش هایی در کشورهای ترکیه و ارمنستان داشتیم که همگی به منظور معرفی زبان و موسیقی و لباس قوم لر اجرا شدند.
در حال حاضر شغل و فعالیت کاری شما چیست؟
در یک شرکت مشاور به عنوان مهندس برق و طراح نور و سیستم های برقی ساختمان مشغول به کار هستم.
در سوئد و اسکاندیناوی، حضور لرتباران و ایرانیها به چه میزان است؟ دیدگاه جامعه سوئد نسبت به ایرانیها چگونه است؟
در کشور سوئد دو انجمن فعال لرهای مقیم تاسیس شده به نامهای ویرمان لر برای لرهای مرکز در استکهلم و ستین لر برای لرهای جنوب سوئد در شهر گوتنبرگ. دیدگاه جامعه سوئد نسبت به ایرانیان خوشبختانه بسیار مثبت می باشد چون درصد بالایی از ایرانیان مقیم سوئد دارای تحصیلات بالا و در پست های کلیدی این کشور مشغول بکار هستند و این وجه تمایز ما با دیگر خارجی های مقیم این کشور میباشد.
اوقات فراغت را چگونه می گذرانید؟
بخش زیادی از اوقات فراغتم را پیگیر اتفاقات و مسائل فرهنگی مناطق لرنشین هستم و اخبار روز لرستان در این زمینه را از بختیاری گرفته تا ممسنی و لرستان پشتکوه و پیشکوه را دنبال میکنم. البته در لابلای آن سعی میکنم اطلاعات عمومی نسبت به تاریخ و فرهنگ و اداب نیاکانمان را بیشتر مطالعه کنم.
اهل ورزش هم هستید؟
بله من مربی ایروبیک و بدنسازی از ایران هستم و تقریبا مدت ۴ سال باشگاه ورزشی بانوان را با نام الهام در خیابان مدرس بروجرد اداره و مدیریت میکردم.اکنون وقت کمتری برای ورزش دارم اما سعی کرده ام تا حد ممکن شنا و بدنسازی را جزیی از برنامه ام قرار دهم چون معتقدم ورزش فکر آدم را باز میکند و در روح شادابی ایجاد میکند.
آنگونه که آشکار است کشورهای اسکاندیناوی در بسیاری از شاخصهای رفاه اجتماعی درجهان سرآمد هستند ولی زندگی در غربت قطعا دشواریهای زیادی را به همراه دارد، نظر شما چیست؟
بی شک غربت سختی های خاص خود را دارد. ورود و تطبیق پیدا کردن با جامعه ای که هیچ سنخیتی با فرهنگ کار و روابط اجتماعی تو ندارد بسیار دشوار است. زبان مادری زبان بازی با الفاظ و کنایه ها و ضرب المثل هاست که در غربت تو با آن بشدت بیگانه ای و این خلا برای ما که در این کشور متولد نشده ایم تا همیشه باقی خواهد ماند. تطبیق با شرایط نو اعم از زبان، متد اموزشی، شرایط جدید و تبعیض نژادی که ظاهرا محرز نیست اما در حقیقت وجود دارد ولی قوانین اجازه نمود آن را نمیدهد کار بسیار دشواری است. در کل ما اگر سالها در کشوری دیگر غیر ایران زندگی کنیم باید بپذیریم که اینجا خاکمان نیست و این امری تاسف بار و انکار ناپذیر است.
ویژگیهای احیانا آزاردهنده و احیانا الهام بخش و خوشایند جامعه سوئد چیست؟
ویژگی آزار دهنده سوئد اختلاف فاحش فرهنگی ما با حوزه اسکاندیناوی و تبعیض نژادی زیرپوستی و زیرکانه ممالک غربی است که به دلیل قوانین صریح و اشکار دولتی اجازه بروز اشکار را به آنها نمیدهد. و نکته مثبت آن احساس مسئولیت افراد نه تنها در قبال خود و خانواده بلکه در قبال جامعه و رعایت بی چون و چرای قوانین کلیدی توسط شهروندان است که وجه تمایز ملل توسعه یافته است.
غذاهای سوئدی در مقایسه با غذاهای لری و ایرانی چه وضعیتی دارند؟
طبع غذایی در انسانها متفاوت است و نمیتوان به درستی در این مورد نظر داداما به طور کلی متفاوت است مثلا به جای برنج ،سیب زمینی پایه ثابت غذاهای سوئدی است و بیشتر غذایی نیمه طبخ سرو میشوند.مثلا در کریسمس یک نوع ماهی به نام sill کاملا خام با انواع سس سرو میشود که ذائقه ما نمی پسندد. غذاهای چینی از دیگر علاقمندی های غذایی سوئدی ها میباشد.
چه شد که در اوج روند واگرایی فرهنگی ناشی از ضعف فرهنگسازی و حرکت به سمت تغییر زبان و هویت، شما که از خیلیها احتمال و انتظارش بیشتر بود، رو به انتشار و تمرکز روی فرهنگ مادری آوردید؟
سوئدی ها بسیار به فرهنگ ملل احترام میگذارند و علاقمند زیادی به شناخت فرهنگهای مختلف دارند مثلا در تابستان یک شب در تقویم سوئد بنام شب فرهنگها نامگذاری شده که در آن شب هر قومی فرهنگ خود که شامل موسیقی لباس غذا و رقص است را به معرض دید همگان قرار میدهد.که ما نیز به عنوان نمایندگان قوم لر چندین سال است که در این شب برنامه اجرا میکنیم تا جلوه هایی از فرهنگ قوممان را به معرض نمایش بگذاریم.
از ویرمان، رسالت و فعالیتهایش لطفا برایمان بگویید.
رسالت ویرمان شناساندن و معرفی قوم بزرگ لر و همگرایی تمام لرها و معرفی شاخه های لر در بخش های مختلف جغرافیایی ایران میباشد که شامل زبان، موسیقی، لباس، رقص ،صنایع دستی و دیگر میراث لرتباران میباشد.
مشوق اصلی شما چه عاملی بوده است؟
احساس مسئولیت در قبال میراثی که به من سپرده شده بزرگترین انگیزه و مشوق من در این راه بوده چرا که همواره معتقدم فرهنگی به این قدمت را اگر به دنیا معرفی نکنیم نه تنها به خود و قوم خود خیانت کرده ایم بلکه مسئولیت از بین رفتن یک فرهنگ تا پایان عمر باما خواهد بود و باید در مقابل آیندگان جوابگو باشیم که چرا میراث داران خوبی برای قوممان نبوده ایم.
درباره پشتیبانی مالی و تامین هزینه فعالیتهای فرهنگی تون لطفا توضیح بدهید؟
شهرداری و یک سازمان دیگر بنام ABF در سوئد به انجمن هایی که درامدی ندارند برای برگزاری مراسمات با در اختیار قرار دادن محل برگزاری مراسم و تجهیزات در داخل سوئد کمک میکند اما کلیه هزینهای همایش های بیرون از سوئد را شخصا و صرفا به دلیل ارق لری به عهده داشته ام. شاید باورش کمی برای خوانندگان سخت باشد اما من برخی شنبه ها و یکشنبه های تعطیلاتم را اضافه کاری میکنم و درامد حاصل از این روزها را برای همایش های اینچنینی پس انداز میکنم.
بنظر شما تمایز هویت دوستی و فرهنگ دوستی با قومیت گرایی یا نژاد پرستی چیست؟
هویت دوستی بر این باور نیست که نژادش برتر و بهتر از نژادهای دیگر است و انسان هایی از نژادهایی دیگر شایسته احترام نیستند، بلکه یک انسان هویت دوست ضمن احترام به تمامی انسان های دیگر با هر نژاد و رنگ و زبانی، به داشته های تاریخی، فرهنگی و هنری قومش افتخار کرده و در نگهداری و زنده نگاه داشتن آن ارزش های بی نظیر کوشاست اما یک نژادپرست فکر میکند یک گروه از انسانها بصورت ذاتی و درونی و غیر اکتسابی نسبت به بقیه انسانها والاتر یا پست ترند و لذا شایسته احترام و برخورداری از حقوق برابر با سایر انسانها نیست و این دو کاملا در مقابل هم قرار دارند.
فرمودید غیر از شما یک موسسه دیگر به نام موسسه فرهنگی ستین در سوئد فعالیت دارد، شما ارتباطی با هم داشته اید؟
بله انجمن ستین لر گوتنبرگ را گروهی از لرهای فیلی و بختیاری و جنوبی تشکیل داده اند که با فعالین آنها آشنا هستم اما به دلیل مسافت زیاد و دامنه فعالیت متفاوت به صورت مستقل کار میکنیم .
موسیقی لری به موازات تغییرات جهانی، سالهاست روند تغییر و تطابق را در پیش گرفته و ما شاهد اجراهای خوانندگان به شکلهای پاپ و مدرن در کنار دوام شکلهای موسیقی و خوانش لری هستیم، بنظر شما این یک تهدید است یا ضرورت و نیاز؟
به نظر من به روز شدن با علایق مردم و سبکهای جدید اجرا میتواند تاثیر خوبی بر موسیقی لری و زنده نگه داشتن شعرهای لری بیانجامد چون نتیجه تطبیق با سبکهای روز دنیا علاقمندی بیشتر جوانان به موسیقی لری و درنتیجه آشنایی بیشترشان با زبان لری است مشروط به اینکه واژگان اصیل در اشعار جایگاه خود را از دست ندهند.
وضعیت و آینده مجموعه زبانی لری را که یکی از اصلی ترین مولفه های هویتی است، چگونه می بینید؟
متاسفانه خیلی بد. در سفرهایم به ایران بارها شاهد این بودم که پدران و مادران لر با فرزندان خود فارسی حرف میزنند که مبادا فرزندشان در آینده نتواند سلیس زبان رسمی کشور را صحبت نکند یا به اصطلاح لهجه نداشته باشد که این نوع نگرش در جهان اول به شدت منسوخ شده و داشتن لهجه در کشورهای متمدن نه تنها یک عیب نیست بلکه مزیت نیز به حساب می آید چون دلالت بر دانستن یک زبان بیشتر نسبت به عامه مردم دارد. اگر والدین تفکر و تعریف درستی از فرهنگ و تمدن نداشته باشند و نگرش خود را تغییر ندهند متاسفانه بزودی شاهد مرگ زبان لری خواهیم بود.
چه چیزی بیش از همه شما را می آزارد و چه چیزی برایتان بیشتر امیدبخش و نشاط آور است؟
فقر، بیکاری و محرومیت در مناطق لرنشین که سبب مهاجرت جوانان لر برای انجام کارهای خدماتی به کلانشهرها شده است و درکنار آن تحقیر قومیتی و زبانی آنها نکته بسیار دردآوری است. رنگ باختن و بی توجهی ها به حفظ و مستندسازی فرهنگ، زبان و دیگر مولفه های هویتی دغدغه های اصلی ازار دهنده من میباشد اما در کنار آن بالارفتن عزت نفس و معلومات مردم و فعالین لر و اقداماتی مانند تلاش زبان شناسان برای زنده نگه داشتن زبان نوشتاری لری و تدریس آن به صورت کاملا خودجوش امید من را برای ادامه فعالیت و تلاش در این زمینه بیشتر میکند.
نقش خانواده در تصمیمات و فعالیتهای شما چگونه بوده است؟ همسرتان با شما همراه بوده اند یا نقش همسر صبور و پرطاقت را ایفا میکنند؟
همسر بنده خود نیز دغدغه فرهنگی دارد و در موفقیت های بنده و گام نهادن در راه درست همواره راهنما و مشوق من بوده است.
بارها شاهدبوده ایم که از مردم لر و مخاطبانتون برای پیوستن به کمپینهای امدادرسانی نیازمندان یا آسیب دیدگان دعوت کرده اید و ظاهرا استقبال خوب بوده است. لطفا برای ما از انگیزه تان ودستاوردهای این کمپینها بگویید.
مناطق لرنشین با وجود داشتن منابع غنی طبیعی اما همواره جزو محروم ترین استانها بوده اند اگر چه حوزه فعالیت من در زمینه فعالیت های اجتماعی نیست اما گاهی به دلیل وخامت اوضاع برخی همتبارانم و یا شرایط خاص چون سیل و بلاهای طبیعی خود را مسئول به ورود در این زمینه میبینم و خدارا شاکرم که با اعتماد مردم توانسته ام در حد کوچکی کمک رسان جامعه خود باشم.
آینده را چگونه می بینید؟
امید که با بیداری مردم لر و تعریف درستی از مدرنیته و با همراهی فعالین لر بتوانیم در این زمینه گامهای قابل توجهی برای زنده نگاه داشتن آداب و رسوم و زبانمان برداریم و با درخواست مطالبات به حق خود، به جایگاه شایسته اجتماعی دست یابیم.
در پایان اگر سخنی با مخاطبین ریاسبا دارید، آماده دریافت هستیم.
سپاس از وقتی که در اختیار بنده قرار دادید تنها خواسته من از مردم قومم این است که بتوانند میراث داران شایسته ای برای انتقال فرهنگ و زبان و داشته های لر به نسل اینده باشند و متحد مطالبات خود را که حق طبیعی انهاست از نمایندگانشان طلب کنند چون معتقدم تا زمانی که تقاضایی وجود نداشته باشد، عرضه و خدمات شایسته ای نیز ارائه نخواهد شد.
برچسب ها :الهام زینی وند / الهام زینیوند ، ریا سبا ، ریاسبا ، فرهنگ لران ، ویرمان لر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 6 در انتظار بررسی : 6 انتشار یافته : ۰